زنی به نام کارن مک‌کان، پس از مشاهده ناکارآمدی دادگاه در محکوم کردن یک قاتل بی‌رحم، تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا عدالت را برقرار نماید و او را به سزای اعمال شرورانه اش برساند و...

هریت یک بازرگان بازنشسته است که تلاش می کند تا کنترل همه چیز را در اطراف خود به دست بگیرد. او زمانی که تصمیم به نوشتن اگهی در گذشت جعلی خود را می گیرد، یک روزنامه نگار جوان طولی نمی کشد تا وظیفه پیدا کردن حقیقت را به عهده می گیرد و پس از پی بردن به این مورد او با هریت دوست صمیمی می شود و ...

مردی جوان به ناگهان از ناکجا آبادی در سوریه ظاهر می‌شود، او دارای ویژگی‌هایی است که به سرعت افراد زیادی را جذب خود می‌کند، اما در این میان سازمان اطلاعات از وجود او باخبر می‌شود و به همین دلیل ماموری را برای پیگیری این پرونده اعزام می‌کند...

“بازرس لی” محافظت از دیپلماتی چینی را به عهده دارد که اطلاعات زیادی در مورد تشکیلات جنایتکار “تریاد” دارد. اما دیپلمات پیش از این که بتواند به افشاگری بپردازد مورد سوء قصد آدم کشی به نام “کنجی” قرار می گیرد. از قرار “کنجی” دوست دوران کودکی و برادر “بازرس لی” بوده و او نمی تواند دستگیرش کند…

در دهه ی 1930، «گریس» زن مرموزی است که از چنگ عده ای گنگستر فرار کرده و به شهر داگویل پناه آورده است. اما برخی از مردم از گنگسترها هراس دارند و برخی دیگر از وجود غریبه ای در شهرشان. اما در نهایت قرار می شود دو هفته ای به او پناه دهند تا ببینند چه رفتاری دارد …

«ترومن بربنک» (کری)، کارمند معمولی یک شرکت بیمه، یک زندگی معمولی در شهری معمولی دارد. اما «ترومن» که از زندگی اش راضی نیست و می خواهد دنیا را ببیند، سرانجام کشف می کند که ستاره ی یک نمایش تلویزیونی زنده است…

فیلم داستان "لین هنسون" سناتوری است که پس از مرگ معاون رئیس جمهور نامزد تصدی این پست می شود.در طول بررسی صلاحیت او قربانی چندین حمله به زندگی شخصی و گذشته خود می شود...

داستان فیلم درباره ی یک مرد حدودا ۴۰ ساله است که تصمیم میگیرد علی رغم سن و سال بالایش ، در مسابقاتی موسوم به Spelling Bee شرکت کند اما…

“سم” که یک تاجر است، بعد از مرگ پدرش برای شرکت در مراسم تشییع جنازه به شهر مادری اش می رود. او بعد از مدتی اقامت در آنجا می فهمد که خواهری دارد که هیچ موقع از وجودش اطلاع نداشته است و ...

جکی جان در نقش بازرس لی ، یک کاراگاه هنگ کنگی است که به کنسول چین کمک می کند تا میلیونها دلار شی عتیقه چینی دزدیده شده توسط تبه کاری به نام لورد جانتائو مصادره شود . دو سال بعد دجانتائو برای انتقام گیری دختر یازده ساله کنسول چین را که اکنون در آمریکا زندگی می کند می رباید . کنسول به اف بی آی اعتماد ندارد و بنابراین از چان می خواهد که به آنها کمک کند اما افی بی آی هیچ کمکی را از خارج نمی پذیرد و از پلیس لس آنجلس می خواهد که موضوع را پیگیری کند . ...

«برگمن» به همراه «مایک والاس» تهیه‌کننده‌ی یک برنامه‌ی خبری جنجال برانگیز در کانال CBS به نام «شصت دقیقه» هستند. او همواره به دنبال سوژه‌های داغ و دردسرساز می‌گردد که در این حین به یک پرونده‌ی مشکوک در مورد کمپانی‌های تولید سیگار برمی‌خورد. “برگمن” برای به دست آوردن اطلاعات دقیق به سراغ یکی از کارمندان ارشد کمپانی مذکور به نام «جفری وایگند» که اخیرا اخراج شده است می‌رود، پس از اصرار فراوان برگمن و دادن تضمین‌های لازم، از جمله عدم نمایش تصویر او در برنامه، جفری اطلاعات و اسرار بسیار تکان‌دهنده‌ای را در اختیار برگمن می‌گذارد و حتی در برنامه‌ی تلویزیونی وی حاضر و پرده از رازی تکان‌دهنده برمی‌دارد ولی کمپانی‌های عظیم دخانیات مانع از پخش این مصاحبه می‌شوند...

«تام پاپرز» در طول عمرش رابطه اندکی با پدرش که یک جهانگرد بوده داشته است. خودش هم وقت کمی را با بچه هایش می گذراند و اکثر اوقات مشغول کارش است. یک روز پدر او برای هدیه ای غیر منتظره می فرستد: شش پنگوئن. پاپرز که از هدف پدرش از فرستادن این پنگوئن ها سر در نمی آورد، تصمیم میگیرد از شر آن‌ها خلاص شود. اما با سر رسیدن همسر و بچه‌هایش برای جشن گرفتن تولد پسرش، بچه ها از پنگوئن ها خوششان می آید و...

«آدام» ( جوزف گوردن - لویت ) جوانی 27 ساله است که شغلش نویسندگی یک برنامه در رادیو سیاتل می باشد. وی از جمله نویسندگانی است که همواره به کار خود بسیار بها داده و سعی می کند تا بهترین ها را برای شنوندگانش بنویسد. اما آدام به تازگی دردهایی زجر آور در بدنش احساس می کند که آرامش را از او سلب کرده اند. وی برای رفع این دردها، به دکتر مراجعه می کند اما در کمال ناباوری دکتر به او می گوید که وی مبتلا به سرطانی کمیاب شده است. آدام بعد از شنیدن این خبر با اتفاقات تازه ای در زندگی اش روبرو می شود که قبلاً برایش چندان اهمیت نداشته و ...

قاتلی که پسر و دختری را در اتومبیل خود کشته‌ است به روزنامه سانفرانسیسکو کرونیکل نامه می‌فرستد و خود را به عنوان قاتل معرفی می‌کند. قتل‌های دیگری پس از آن اتفاق می‌افتد و قاتل، نامه‌های دیگری به روزنامه می‌فرستد. کاریکاتوریست جوان روزنامه سرنخ‌هایی در این نامه‌ها پیدا می‌کند و…